بهار برای کاشت سیبزمینی صبر کنید. سیبزمینیها هوای سرد را دوست دارند اگر مایلید که به کاشت سیب زمینی بپردازید ما شما را به خواندن این مقاله دعوت می کنیم.
دستورالعملها:
1. تا بهار برای کاشت سیبزمینی صبر کنید. سیبزمینیها هوای سرد را دوست داشته و اگر در شرایط خوبی کاشته شوند به خوبی رشد میکنند. شرایط بهینه زمانی است که دمای خاک حدود 7 درجهی سانتیگراد باشد.یک یا دو هفته قبل از آماده شدن شرایط کاشت، سیبزمینی های کاشت را تهیه کنید.با قرار دادن سیب زمینی ها در مکانی گرم و نورگیر خانه فرآیند جوانه زدن آنها را شروع کنید. دمای آن منطقه باید 15.5 تا 21 درجه باشد.
2. با استفاده از یک چاقوی تیز سیبزمینی ها را به چند بخش چشم دار ببرید. هر بخش باید یک چشم داشته و حدود 2.5 سانتیمتر مربع باشد. اجازه دهید که تکه های سیب زمینی، به مدت 24 ساعت در این شرایط باشند.خاک را با کود مخلوط کرده و مواد اضافی مانند خردهسنگها را از آن جدا کنید. این کار باعث میشود سیبزمینی بتواند ریشههایش را در خاک پایین بفرستد.
3. تکه های سیبزمینیها را در ناحیهای به عرض 30.5 سانتیمتر قرار دهید. سیبزمینی را به گونهای در خاک قرار دهید که چشم آن روبه بالا باشد تا بتواند به سمت بالا جوانه بزند.بر روی تکه سیب زمینی، با خاک تپهای ساخته و روی آن کود بدهید. ضخامت این تپه باید حدود 15 سانتیمتر باشد.مرتباً به آن آب داده و هر بار که سیب زمینی 15 سانتی متر بلند تر شد، کود گیاهی آن را تجدید کنید.
نکات و هشدارها:
هر تکه سیبزمینی میتواند بیش از یک چشم داشته باشد اما تعداد آن نباید خیلی زیاد باشد. اگر تعداد چشم ها خیلی باشد، برای به دست آوردن منابع باهم به رقابت خواهند پرداخت.از سیبزمینیهایی که به عنوان سیب زمینی بذر قابلاعتماد نیستند استفاده نکنید. این سیب زمینی ها ممکن است بیماری ای داشته باشند که قدرت رشد محصولات شما را کم کند.زیاد کود نریزید زیرا سیبزمینی شما پوستهپوسته شده و ظاهر آن بد به نظر خواهد رسید.
در واپسین سالهای شاهنشاهی ساسانی اوضاع کشور آشفته گردید . به طوری که بعد از پادشاهی انوشیروان دادگر هرمزد بر تخت نشست و بعد از او خسرو پرویز که این دوره ها به نام دوره های شکوه و جلال ایرانیان نام گرفته است.ولی بعد از آنها در مدت کمتر از 6 سال در حدود 6 پادشاه بر تخت نشستند و اوضاع کشور رو به هرج و مرج میرفت . در سال 12 هجری یزدگرد سوم در یک کودتا نظامی توسط افسری به نام رستم فرخزاد بر تخت نشست تا شاید ایران به نظم گذتشه خود بازگردد . ولی یزدگرد جوانی میهن پرست ولی بی تجربه بود که برای پادشاهی لیاقت کافی نداشت .
در واپسین سالهای شاهنشاهی ساسانی اوضاع کشور آشفته گردید . به طوری که بعد از پادشاهی انوشیروان دادگر هرمزد بر تخت نشست و بعد از او خسرو پرویز که این دوره ها به نام دوره های شکوه و جلال ایرانیان نام گرفته است.ولی بعد از آنها در مدت کمتر از 6 سال در حدود 6 پادشاه بر تخت نشستند و اوضاع کشور رو به هرج و مرج میرفت .
اسناد جنایات اعراب در دهها کتاب معتبر بیان شده است که آن را غیر قابل انکار میکند.اعرابِ شبهجزیرهٔ عربستان در طی گشودن پیاپی شهرهای ایران قساوتی در خور شهرت تاریخیشان بروز دادند. سوزاندن شهر، آتش زدن کتب، برکندن درختان، کشتار مردان و برده گرفتن زنان و کودکان و فروش آنان در بازارهای عربستان از جمله این جنایت بود. بارها کار بدانجا رسانیدند که مردان اسیر را می کشتند تا جوی خون برانند. ایرانیان در جنگ جلولاء و جنگ نهاوند از خود مقاومت درخشانی نشان دادند. اعراب مسلمان در این جنگ سفاکی و خشونت بسیار. در این جنگ تعداد فراوانی از زنان و کودکان ایرانی به اسارت رفتند و از اموال و غنیمت ها؛ چندان نصیب اعراب مسلمان گردید که در هیچ کتابی اندازه ی آن ذکر نشده است. عبدالحسین زرین کوب در کتاب دو قرن سکوت می نویسد: فاتحان، گریختکان را پی گرفتند؛ کشتار بیشمار و تاراج گیری باندازه ای بود که تنها سیصد هزار زن و دختر به بند کشیده شدند.شست هزار تن از آنان به همراه نهصد بار شتری زر و سیم بابت خمس به دارالخلافه فرستاده شدند و در بازارهای برده فروشی اسلامی به فروش رسیدند ؛ با زنان در بند به نوبت همخوابه شدند و فرزندان پدر ناشناخته ی بسیار بر جای نهادند. پس از تسلط اعراب نیز ایرانیان هرگز دست از مقاومت در برابر آنان بر نداشتند. درطول سالهای اشغال در همه شهر ها و ولایات ایران؛ اعراب مسلمان با مقاومت های سخت مردم روبرو شدند. در اکثر شهرها؛ پایداری و مقاومت ایرانیان بیرحمانه سرکوب گردید که به موارد ذیل می توان اشاره کرد: در حمله به سیستان؛ مردم مقاومت بسیار و اعراب مسلمان خشونت بسیار کردند بطوریکه ربیع ابن زیاد ( سردار عرب ) برای ارعاب مردم و کاستن از شور مقاومت آنان دستور داد تا صدری بساختند از آن کشتگان ( یعنی اجساد کشته شدگان جنگ را روی هم انباشتند ) و هم از آن کشتگان تکیه گاهها ساختند؛ و ربیع ابن زیاد بر شد و بر آن نشست و قرار شد که هر سال از سیستان هزار هزار ( یک میلیون ) درهم به امیر المومنین دهند با هزار غلام بچه و کنیز. ( کتاب تاریخ سیستان صفحه۳۷، ۸۰ - کتاب تاریخ کامل جلد1 صفحه ۳۰۷) در حمله اعراب به ری مردم شهر پایداری و مقاومت بسیار کردند ؛ بطوریکه مغیره ( سردار عرب ) در این جنگ چشمش را از دست داد . مردم جنگیدند و پایمردی کردند... و چندان از آنها کشته شدند که کشتگان را با نی شماره کردند و غنیمتی که خدا از ری نصیب مسلمانان کرد همانند غنائم مدائن بود .( کتاب تاریخ طبری؛ جلد پنجم صفحه ۱۹۷۵) در حمله به شاپور نیز مردم پایداری و مقاومت بسیار کردند بگونه ای که عبیدا ( سردار عرب ) بسختی مجروح شد آنچنانکه بهنگام مرگ وصیت کرد تا به خونخواهی او؛ مردم شاپور را قتل عام کنند؛ سپاهیان عرب نیز چنان کردند و بسیاری از مردم شهر را بکشتند. (کتاب فارسنامه ابن بلخی؛ صفحه 116 -کتاب تاریخ طبری؛ جلد پنجم صفحه 2011) در حمله به الیس؛ جنگی سخت بین سپاهیان عرب و ایران در کنار رودی که بسبب همین جنگ بعد ها به « رود خون » معروف گردید در گرفت. در برابر مقاومت و پایداری سرسختانه ی ایرانیان؛ خالد ابن ولید نذر کرد که اگر بر ایرانیان پیروز گردید « چندان از آنها بکشم که خون هاشان را در رودشان روان کنم » و چون پارسیان مغلوب شدند؛ بدستور خالد « گروه گروه از آنها را که به اسارت گرفته بودند؛ می آوردند و در رود گردن می زدند » مغیره گوید که « بر رود؛ آسیاب ها بود و سه روز پیاپی با آب خون آلود؛ قوت سپاه را که هیجده هزار کس یا بیشتر بودند؛ آرد کردند ... کشتگان ( پارسیان ) در الیس هفتاد هزار تن بود.( کتاب تاریخ طبری؛ جلد چهارم؛ صفحه ۱۴۹۱- کتاب تاریخ ده هزار ساله ایران؛ جلد دوم برگ 123) در شوشتر؛ مردم وقتی از تهاجم قریب الوقوع اعراب با خبر شدند ؛ خارهای سه پهلوی آهنین بسیار ساختند و در صحرا پاشیدند. چون قشون اسلام به آن حوالی رسیدند ؛ خارها به دست و پای ایشان بنشست ؛ و مدتی در آنجا توقف کردند. پس از تصرف شوشتر ؛ لشکر اعراب در شهر به قتل و غارت پرداختند و آنانی را که از پذیرفتن اسلام خود داری کرده بودند گردن زدند. (کتاب الفتوح صفحه ۲۲۳ – کتاب تذکره شوشتر؛ صفحه۱۶ ) در چالوس رویان؛ عبدالله ابن حازم مامور خلیفه ی اسلام به بهانه (دادرسی ) و رسیدگی به شکایات مردم؛ دستور داد تا آنان را در مکان های متعددی جمع کردند و سپس مردم را یک یک به حضور طلبیدند و مخفیانه گردن زدند بطوریکه در پایان آنروز هیچ کس زنده نماند ... و دیه ی چالوس را آنچنان خراب کردند که تا سالها آباد نشد و املاک مردم را بزور می بردند. (کتاب تاریخ طبرستان صفحه ۱۸۳ - کتاب تاریخ رویان؛ صفحه ۶۹ ) در حمله به سرخس؛ اعراب مسلمان «همه ی مردم شهر را بجز یک صد نفر ؛ کشتند . (کتاب تاریخ کامل؛ جلد سوم؛ صفحه 208و 303) در حمله به نیشابور؛ مردم امان خواستند که موافقت شد؛ اما مسلمانان چون از اهل شهر کینه داشتند؛ به قتل و غارت مردم پرداختند؛ بطوریکه « آنروز از وقت صبح تا نماز شام می کشتند و غارت می کردند. (کتاب الفتوح؛ صفحه 282 ( در حمله ی اعراب به گرگان؛ مردم با سپاهیان اسلام به سختی جنگیدند؛ بطوریکه سردار عرب ( سعید بن عاص ) از وحشت؛ نماز خوف خواند . پس از مدتها پایداری و مقاومت؛ سرانجام مردم گرگان امان خواستند و سعید ابن عاص به آنان « امان » داد و سوگند خورد « یک تن از مردم شهر را نخواهد کشت » مردم گرگان تسلیم شدند؛ اما سعید ابن عاص همه ی مردم را بقتل رسانید؛ بجز یک تن؛ و در توجیه پیمان شکنی خود گفت: « من قسم خورده بودم که یک تن از مردم شهر را نکشم! .. تعداد سپاهیان عرب در حمله به گرگان هشتاد هزار تن بود. (کتاب تاریخ طبری جلد پنجم صفحه ۲۱۱۶ - کتاب تاریخ کامل؛ جلد سوم ؛ صفحه ۱۷۸ ) پس از فتح" استخر" (سالهای 28-30 هجری) مردم آنجا سر به شورش برداشتند و حاکم عرب آنجا را کشتند. اعراب مسلمان مجبور شدند برای بار دوم" استخر" را محاصره کنند.مقاومت و پایداری ایرانیان آنچنان بود که فاتح "استخر" (عبدالله بن عامر) را سخت نگران و خشمگین کرد بطوریکه سوگند خورد که چندان بکشد از مردم " استخر" که خون براند. پس خون همگان مباح گردانید و چندان کشتند خون نمی رفت تا آب گرم به خون ریختندپس برفت و عده کشته شدگان که نام بردار بودند "چهل هزار کشته " بودند بیرون از مجهولان.(کتاب فارسنامه ابن بلخی صفحه 135-- کتاب تاریخ کامل؛ جلد سوم صفحه 163) رامهرمز نیز پس از جنگی سخت به تصرف سپاهیان اسلام در آمد و فاتحان عرب؛ بسیاری از مردم را کشتند و زنان و کودکان فراوانی را برده ساختند و مال و متاع هنگفتی بچنگ آوردند.(کتاب الفتوح؛ صفحه 215) مردم کرمان نیز سالها در برابر اعراب مقاومت کردند تا سرانجام در زمان عثمان؛ حاکم کرمان با پرداخت دو میلیون درهم و دو هزار غلام بچه و کنیز؛ بعنوان خراج سالانه؛ با اعراب مهاجم صلح کردند.(کتاب تاریخ یعقوبی صفحه 62 -کتاب تاریخ طبری جلد پنجم صفحه 2116, 2118 - کتاب تاریخ کامل؛ جلد سوم صفحه 178,179) جنایات اعراب تنها به این شهرها ختم نشده است و اینها تنها گوشهای از تاراج میهنمان به دست تازیان بود و آشکارا مقاومت ایرانیان در برابر آنان را ثابت میکند. اگر شهر خاصی مورد نظر شما بود خوشحال خواهم شد که روایت آنرا شرح دهم. در کتاب عقدالفرید چاپ قاهره-جلد ۲ صفحه ۵ -سخنی از خسرو پرویز نقل شده که می گوید: اعراب را نه در کار دین هیچ خصلت نیکو یافتم و نه در کار دنیا. آنها را نه صاحب عزم و تدبیر دیدم و نه اهل قوت و قدرت. آنگاه گواه فرومایگی و پستی همت آنها همین بس که آنها با جانوران گزنده و مرغان آواره در جای و مقام برابرند .فرزندان خود را از راه بینوایی و نیازمندی می کشند و یکدیگر را بر اثر گرسنگی و درماندگی می خورند.از خوردنیها و پوشیدنیها و لذتها و کامروانیهای این جهان یکسره بی بهره اند.
(توجه داشته باشید که بیشتر مدت زمان فتح ایران توسط عمربن خطاب صورت گرفت.)
1- برآورد کارشناسان اطلاعاتی آمریکا در سال آخر جنگ نشان می داد که بخش عمده از ارتش امپراتوری در جزیره اصلی ژاپن و بخش دیگر که در چین مستقر بودند ، حاضرند تا پای جان در راه امپراتور بجنگند و این مساله هزینه ها را برای تصرف این کشور افزایش می داد تا جایی که برخی معتقد بودند ، ارتش آمریکا برای تصرف جزیره اصلی ، بیشتر از 2000000نفر تلفات خواهد داد و این برای ارتش قابل تحمل نبود .
2- در اواخر جنگ ، روسها بتدریج در برابر خواسته های ایالات متحده از خود مقاومت نشان می دادند و بر سر غنیمتهای بعد از پایان جنگ و شکل دهی به جهان پس از نازیسم بخصوص در ارتباط با بحث اروپای شرقی ، یونان و یوگسلاوی با غربی ها دچار اختلاف شدند . به همین دلیل ترومن تصمیم گرفت تا ضرب شستی به روسها نشان دهد ( هرچند نمی دانست که استالین مکّار قبلاً از ساخت بمب مطلع بوده است )
اما چرا این دوشهرانتخاب شدند ؟؟
در کنار وجود هوای خوب در آن دو روز کذایی ، این دو شهر به شکل طبیعی در محاصره ازتفاعات قرار داشتند و آمریکایی ها برای مطالعه مفید اثر انفجار ، به بمباران شهرهایی که در یک سطح صاف قرار داشتند ، بی نیاز بودند . بدلیل وجود ارتفاعات که می توانست موج حاصله از انفجار را منعکس کرده و حرارت و مواد رادیو اکتیو را در خود حبس کند ، قرعه نخست به نام هیروشیما و قرعه دوم به نام ناگویا افتاد ، اما در روز بمباران دوم ، هوای ناگویا برای بمباران نامناسب شد و بلافاصله هدف دوم یعنی ناکازاکی ، هدف قرار گرفت .
نقشه توپوگرافیگ هیروشیما ، وجود ارتفاعات که شهر را در بر گرفته است ، آن را به یک هدف ایده ال برای برنامه ریزان ارتش آمریکا در آورد
یک نمای بسیار خوب از محدوده انفجار در هیروشیما ، این نقشه ، بخوبی محدوده تاثیر بمب را به تصویر کشیده است
نقشه توپوگرافیگ ناکازاکی ، وجود ارتفاعات که شهر را در بر گرفته است ، آن را به مانند هیروشیما ، به یک هدف ایده ال برای برنامه ریزان ارتش آمریکا در آورد.
یک نمای بسیار خوب از محدوده انفجار در ناکازاکی ، این نقشه ، بخوبی محدوده تاثیر بمب را به تصویر کشیده است و بازهم وجود ارتفاعات ، تاثیر بمب را افزایش می داد .
در روز 13 دسامبر سال 1937 میلادی سربازان ارتش ژاپن پس از 3 روز بمباران بی وقفه شهر نانجینگ یا نانکینگ (نانکن آن روزگار) در مرکز چین وارد این شهر می شوند.ورود سربازان ژاپنی به شهر نانجینگ برای اهالی فاجعه بار بود.
ژاپنی ها بلافاصله پس از تصرف شهر دست به قتل عام های گسترده و بی رحمانه می زنند.
سربازان ژاپنی انبوه مردان ، زنان ، کودکان و سالمندان شهر نانجینگ را با سرنیزه یا شمشیر به قتل می رساندند. آنها با توسل به وحشیانه ترین شیوه ها مردم نانجینگ را قتل عام کردند.
سربازان ژاپنی دست به تجاوزهای جمعی زده و برای تفریح دست و پای مردم بی گناه را قطع کرده و با سر نیزه شکم زنان باردار را دریده و جنین آنها را بیرون کشیده و به هوا پرتاب می کردند.
قتل عام نانجینگ در میان جنایات علیه بشریت که در قرن بیستم رخ دادند دارای جایگاه ویژه ای است .
همه چیز از سال 1931 میلادی آغاز شد. هنگامی که با موافقت هیروهیتو ، امپراتور ژاپن یک گروه از ژنرال های ملی گرای افراطی در توکیو به قدرت رسیدند.
آنها از جنگ داخلی چین سود جسته و ابتدا منطقه منچوری را تصرف کرده و آن را به عنوان یک کشور تحت قیمومت ژاپن به نام منچوکوئو درآورند.
ژاپنی ها، امپراتور سابق چین ، پویی «بی اختیار» را حاکم این کشور پوشالی کردند. از آن پس نیروهای ارتش ژاپن شروع به پیشروی در شمال چین کردند.
در روز 7 ژوییه سال 1937میلادی ژاپنی ها از یک حادثه در پل مارکوپولو در نزدیکی شهر پکن بهانه ای ساختند تا دست به یک هجوم ناگهانی و گسترده برای اشغال سراسر خاک چین بزنند.
در چند ماه ، سربازان ژاپنی بیش از یک میلیون کیلومتر مربع از خاک چین که بیش از 60 میلیون جمعیت داشت را تصرف کردند.
سربازان ژاپنی برای سرکوب هرگونه مقاومت داخلی به طور سیستماتیک مرتکب وحشیانه ترین اعمال علیه غیرنظامیان بیگناه چینی می شدند.
قتل عام ها به صورت یک قاعده درآمد. پس از تصرف شهر نانجینگ ، پایتخت سابق کشور چین و مقر موقت دولت چیانگ کای چک ، قتل عام ها ابعاد گسترده ای یافتند.
چیانگ کای چک ، رهبر کومینتانگ با رقیبان کمونیست علیه دشمن مشترک متحد شد و مبارزه علیه اشغالگران را از مناطق جنوبی چین رهبری می کرد.
این وضع تا شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم در سال 1945 میلادی و خروج ژاپنی ها از خاک چین ادامه داشت.
در جریان حمله ژاپن به چین، ژاپنیها در مجموع ده میلیون چینی را مستقیم و یا غیر مستقیم کشتند.
هنوز نسل سالخورده چین خاطره این دوران وحشت بار را فراموش نکرده اند و هر سال برای بیش از 300 هزار نفر از قربانیان بیگناه شهر نانجینگ مراسم دعا برگزار می کنند.
اجساد غیر نظامیان چینی که توسط ارتش ژاپن کشته شده اند
سرباز ژاپنی در کنار اجساد کشته شدگان چینی
یکی دیگر از جنایات جنگی ژاپنیها مسابقه قطع سر صد اسیر بود. روزنامههای ژاپنی با آب و تاب گزارشهایی را پخش میکردند که در آن یکی از افسران ژاپنی، مثلاً در فیلیپین، موفق شده بود رکورد قطع کردن سر صد اسیر را چند صدم ثانیه بهبود ببخشد.
گردن زدن غیر نظامیان چینی
اعدام مرد چینی توسط سرباز ژاپنی
اعدام مرد چینی توسط سر نیزه
زنده به گور کردن عیرنظامیان چینی
کودک چینی بر بالای سرنیزه سربازان ژاپنی
فرو کردن سر نیزه یر سینه جسد مرد چینی
برای زنان سرزمینهای اشغال شده فاشیسم ژاپنی در شکل بردگی جنسی ظهور می کرد.زنان و دختران جوانی که از چین،اندونزی،کره،استرالیا بعنوان برده جنسی در خدمت سربازان ژاپنی بودند با وعده کار در کارخانه ها فریفته شده و به مکانهای خدمات جنسی انتقال داده می شدند.این زنها در روز 20 تا 30 بار مورد تجاوز قرار گرفته شده و از خشونتهای جنسی و جسمی و بارداری های ناخواسته از رنج می بردند.پس از جنگ بسیاری از این زنان توسط ژاپنی ها برای جلوگیری از رسوایی ملی کشته شدند.
واحد 731 جنبه دیگری از جنایت جنگی ژاپن بود که در شهر هاربین چین برای پژوهش در مورد سلاح های بیولوژیکی و شیمیایی برای کشتار جمعی و در راستای توسعه طلبی امپراتوری ژاپن تاسیس شد.
برای نمونه در این واحد جراحی بدون بیهوشی روی اسیران جنگی انجام می شد. در مجموع تخمین زده میشود که ژاپنیها روی ۲۷۰۰ اسیر جنگی، از جمله ۱۷ خلبان اسیر آمریکایی عمل جراحی بدون بیهوشی انجام دادهاند و نتایج آن را در محافل علمی گزارش کردهاند. دکتر شیرو ایشی پزشک ژاپنی به تنهایی روی بیش از ۷۰۰ اسیر جنگی سلاحهای بیولوژیکی، قطع عضو بدون بیهوشی، و عمل جراحی بدون بیهوشی تست کرد.
در سال ۱۹۴۸ سی پزشک و یک پرستار زن به جرم آزمایش سلاحهای بیولوژیکی روی صدها غیر نظامی چینی محاکمه شدند. آنها به اعدام و احکام بلند مدت محکوم شدند اما کمکم آزاد شدند و در سال ۱۹۵۸ دیگر هیچکدام از آنها در زندان نبود. به شیرو ایشی اماننامه داده شده در صورتی که اطلاعات خود از آزمایش روی اسرا را تحویل بدهد، او محاکمه نخواهد شد و نشد.
ژاپنیها روشی به اسم راهپیمایی مرگ داشتند که در آن اسیران را اینقدر پیاده راه میبردند تا بیش از ۹۰ درصد آنها میمردند. در بین ده درصدی که زنده میماندند هم تعدادی کشته میشدند.
در نهایت بعد از کشته شدن حدود 10 میلیون چینی و با اعلام شکست آلمان در بهار ۱۹۴۵ هیروهیتو برای حفظ تاج و تخت خود و دفاع از جزیرهٔ ژاپن دستور عقب نشینی ارتش ژاپن از شرق و جنوب شرقی آسیا را صادر کرد . ایالات متحده آمریکا بارها از ژاپن خواست تسلیم شود ولی هیرو هیتو و مقامات نظامی ژاپن نپذیرفتند. سرانجام آمریکا دو بمب اتم در شهرهای هیروشیما و ناگازاکی ژاپن پرتاب کرد . این اقدام آمریکا ضربهٔ سختی بر پیکرهٔ امپراطوری ژاپن وارد آورد، هیرو هیتو با مشاهدهٔ این اوضاع به فکر تسلیم شدن افتاد . عدهای از نظامیان خواستند علیه وی کودتا کنند اما موفق نشدند و سرانجام هیروهیتو در ماه اوت ۱۹۴۵ شرایط ایالات متحدهٔ آمریکا را پذیرفت و ژاپن تسلیم شد . چند روز بعد هیروهیتو طی نطق رادیویی از مردم ژاپن خواست تا این شکست را بپذیرند و در راه ترمیم و پیشرفت کشورشان قدم بردارند همچنین اعلام کرد که از امروز دیگر پسر آسمان نیست و از هیچ قداستی نیز بر خوردار نمیباشد و از این پس همه میتوانند به او نگاه کنند .
در محاکمهٔ سران ژاپن توسط ایالات متحده آمریکا، هیروهیتو جان سالم به دربرد و محاکمه نشد اما از آن پس مجبور شد تا منزوی شود و در مسائل سیاسی کشور به هیچ عنوان دخالت نکند و به یک مقام تشریفاتی مبدل گردید . پس ازمرگ وی در سال ۱۹۸۹ بر اثر سرطان پسرش جای او را گرفت.
1939 14مارس - تصرف کارپات - اوکرانی به دست نیروهای مجارستان 16مارس - تصرف بوهیما و موراوپا به دست نیروهای نازی و تحت الحمایه قراردادن انها از طرف آلمان ( انضمام انها به آلمان از طرف هیتلر در 22 مارس ) 7مه - اعلام اتحاد سیاسی و نظامی بین آلمان و ایتالیا 11مه - اغاز جنگ 6ماهه مرزی بین نیروهای ژاپن و قوای مغولی شوروی در میخوکوئو نزدیک دریاچه بور( کشته شدگان : 20,000 نفر ) 22مه - امضای پیمان نظامی10ساله بین آلمان و ایتالیا در برلین
سال ۱۹۱۴ ۲۸ ژانویه : اتریش - مجارستان جنگ با صربستان را اعلام کرد. ۱ اوت: آلمان جنگ با روسیه را آغاز کرد. ۲ اوت: نظامیان آلمان لوکزامبورگ را اشغال کردند. ۳ اوت: آلمان با فرانسه وارد جنگ شد. ۴ اوت: آلمان به بلژیک که بی طرف بود حمله کرد؛ در پاسخ بریتانیا به آلمان اعلام جنگ داد. ۱۰ اوت: اتریش - مجارستان با روسیه وارد جنگ شد. ۱۲ اوت: بریتانیا و فرانسه به اتریش - مجارستان اعلام جنگ کردند. ۲۳ اوت: ژاپن با آلمان وارد جنگ شد. سپتامبر: پیمان اتحاد توسط فرانسه ، بریتانیا و روسیه امضا شد. ۹ اکتبر: بلژیک پس از محاصره آنتورپ توسط نظامیان آلمان سقوط کرد. ۲۹ اکتبر: امپراتوری عثمانی به طرفداری از آلمان و اتریش - مجارستان وارد جنگ شد. ۲ نوامبر: روسیه به امپراتوری عثمانی اعلام جنگ داد. ۵ نوامبر: فرانسه و بریتانیا با امپراتوری عثمانی وارد جنگ شدند.
سال ۱۹۱۵ ۲۴ آوریل: امپراتوری عثمانی نسلکشی ارمنیان را آغاز کرد. ۲۵ آوریل: لشکرکشی گالیپولی آغاز شد. ۲۶ آوریل: ایتالیا به طور مخفیانه پیمان لندن را امضا کرد. ۲۳ می: ایتالیا به اتریش - مجارستان اعلام جنگ کرد. ۱۴ اکتبر: بلغارستان به صربستان اعلام جنگ نمود و به طرفداری از آلمان و اتریش - مجارستان وارد جنگ شد.
سال ۱۹۱۶ ۹ مارس: آلمان به پرتغال اعلام جنگ داد. ۲۷ اوت: رومانی با اتریش - مجارستان وارد جنگ شد. ۲۸ اوت: ایتالیا با آلمان وارد جنگ شد.
سال ۱۹۱۷ ۱۶ ژانویه: آلمان به مکزیک تلگراف زیمرمن را فرستاد، و پیشنهاد متحد شدن در مقابل ایالات متحده را داد. ۶ آوریل: ایالات متحده با آلمان وارد جنگ شد. ۲۷ ژوئن: یونان به طرفداری از متفقین وارد جنگ شد. ۱۴ اوت: جمهوری چین با آلمان وارد جنگ شد. ۲۶ اکتبر: برزیل با آلمان وارد جنگ شد. ۷ دسامبر: ایالات متحده آمریکا با اتریش - مجارستان وارد جنگ شد.
سال ۱۹۱۸ ۱۱ نوامبر: پیمان صلح امضا شد، جنگ جهانی اول پایان یافت.
جنگ جهانی اول (با نامهای جنگ جهانگیر یکم، نخستین جنگ جهانی، جنگ بزرگ و جنگ برای پایان همه جنگ ها نیز شناخته میشود) یک نبرد جهانی بود که از ماه اوت ۱۹۱۴ تا نوامبر ۱۹۱۸ رخ داد. بدون هیچ زمینه کشمکشی، سربازان بسیاری برای جنگ تجهیز شدند و مناطق بسیاری درگیر جنگ شدند. پیش از این، هیچ وقت تلفات جنگی به این اندازه زیاد نبود.